معنی فارسی desirelessness
B1عدم خواسته، حالتی است که فرد از تمایلات و آرزوها رهاست و به آرامش ذهنی دست مییابد.
The state or quality of being free from desires or wants.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم خواستهاش او را آرام و راضی کرده بود.
مثال:
Her desirelessness made her peaceful and content.
معنی(example):
او دریافت که عدم خواسته آزاد کننده است.
مثال:
He found desirelessness to be liberating.
معنی فارسی کلمه desirelessness
:
عدم خواسته، حالتی است که فرد از تمایلات و آرزوها رهاست و به آرامش ذهنی دست مییابد.