معنی فارسی despecialization

B2

فقدان تخصص، فرایندی که طی آن مزیت‌های تخصصی کاهش می‌یابند.

A process where specialization in a particular area is reduced.

example
معنی(example):

فقدان تخصص می‌تواند به مجموعه مهارت‌های متنوع‌تری منجر شود.

مثال:

Despecialization can lead to a more diverse skill set.

معنی(example):

شرکت بر روی فقدان تخصص برای بهبود تطبیق‌پذیری تمرکز می‌کند.

مثال:

The company is focusing on despecialization for better adaptability.

معنی فارسی کلمه despecialization

: معنی despecialization به فارسی

فقدان تخصص، فرایندی که طی آن مزیت‌های تخصصی کاهش می‌یابند.