معنی فارسی destabilisation
B1بی‌ثباتی، حالتی است که در آن ساختار یا نظامی به صورت ناگهانی یا تدریجی ناپایدار می‌شود.
The process of causing instability or disarray in a system or entity.
- noun
noun
معنی(noun):
The act or process of destabilizing.
example
معنی(example):
تغییرات مداوم در دولت منجر به بی‌ثباتی کشور شد.
مثال:
The constant changes in government led to the destabilisation of the country.
معنی(example):
بی‌ثباتی منطقه مشکلات زیادی برای شهروندان آن ایجاد کرده است.
مثال:
The destabilisation of the region has caused many problems for its citizens.
معنی فارسی کلمه destabilisation
:
بی‌ثباتی، حالتی است که در آن ساختار یا نظامی به صورت ناگهانی یا تدریجی ناپایدار می‌شود.
