معنی فارسی desterilizing
B1فرآیند اقدام به حذف استریلبودن از یک شی یا ابزار که ممکن است در محیطهای غیر استریل ضروری باشد.
The ongoing action of removing sterilization from an object or material.
- VERB
example
معنی(example):
دستهاستریلسازی میتواند یک مرحله مهم در پروتکلهای خاص آزمایشگاهی باشد.
مثال:
Desterilizing can be a crucial step in specific laboratory protocols.
معنی(example):
فرآیند دستهاستریلکردن نیاز به تکنیکهای دقیقی دارد تا ایمنی تضمین شود.
مثال:
The process of desterilizing requires precise techniques to ensure safety.
معنی فارسی کلمه desterilizing
:
فرآیند اقدام به حذف استریلبودن از یک شی یا ابزار که ممکن است در محیطهای غیر استریل ضروری باشد.