معنی فارسی desuetudes

C1

بی‌استفاده، به حالتی اشاره دارد که یک عمل یا عادت به‌تدریج کنار گذاشته شده یا فراموش شده است.

A cessation of use or practice; becoming obsolete.

example
معنی(example):

این عمل پس از تغییر قانون به حالت بی‌استفاده درآمد.

مثال:

The practice fell into desuetude after the law changed.

معنی(example):

بسیاری از سنت‌ها در جامعه مدرن به بی‌استفاده شدن می‌رسند.

مثال:

Many traditions face desuetude in modern society.

معنی فارسی کلمه desuetudes

: معنی desuetudes به فارسی

بی‌استفاده، به حالتی اشاره دارد که یک عمل یا عادت به‌تدریج کنار گذاشته شده یا فراموش شده است.