معنی فارسی desulphur

B1

عملیات حذف گوگرد، معمولاً از سوخت‌ها یا مواد شیمیایی.

To remove sulfur from a substance, primarily used in industrial contexts.

example
معنی(example):

آنها قصد دارند تا آلودگی‌های کارخانه را desulphur کنند.

مثال:

They aim to desulphur the emissions from their plant.

معنی(example):

تلاش‌ها برای desulphur سوخت‌های ما در حال افزایش است.

مثال:

Efforts to desulphur our fuels are increasing.

معنی فارسی کلمه desulphur

: معنی desulphur به فارسی

عملیات حذف گوگرد، معمولاً از سوخت‌ها یا مواد شیمیایی.