معنی فارسی detection
B1 /dəˈtɛkʃən/شناسایی یا کشف وجود چیزی، به ویژه در زمینه‌های علمی و پزشکی.
The act of discovering or identifying something.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of detecting or sensing something; discovering something that was hidden or disguised.
معنی(noun):
The finding out of a constituent, a signal, an agent or the like, mostly by means of a specific device or method.
example
معنی(example):
شناسایی ویروس برای سلامت عمومی حیاتی بود.
مثال:
The detection of the virus was critical for public health.
معنی(example):
شناسایی زودهنگام مشکلات می‌تواند زمان و منابع را صرفه‌جویی کند.
مثال:
Early detection of problems can save time and resources.
معنی فارسی کلمه detection
:
شناسایی یا کشف وجود چیزی، به ویژه در زمینه‌های علمی و پزشکی.
