معنی فارسی detective novel
B2رمانی که به داستانهای کارآگاهی و جنایی اختصاص دارد.
A novel centered around a detective or criminal investigation.
- NOUN
example
معنی(example):
رمان کارآگاهی مرا روی لبه صندلیام نگه داشت.
مثال:
The detective novel kept me on the edge of my seat.
معنی(example):
او یک رمان کارآگاهی نوشت که پرفروش شد.
مثال:
She wrote a detective novel that became a bestseller.
معنی فارسی کلمه detective novel
:
رمانی که به داستانهای کارآگاهی و جنایی اختصاص دارد.