معنی فارسی deteriorative
B2تخریب کننده، چیزی که باعث کاهش کیفیت یا شرایط میشود.
Causing a decline in quality or condition; harmful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اثرات مخرب آلودگی در رودخانه قابل مشاهده است.
مثال:
The deteriorative effects of pollution are visible in the river.
معنی(example):
تغییرات مخرب در محیط زیست میتواند به حیات وحش آسیب بزند.
مثال:
Deteriorative changes in the environment can harm wildlife.
معنی فارسی کلمه deteriorative
:
تخریب کننده، چیزی که باعث کاهش کیفیت یا شرایط میشود.