معنی فارسی determines/determines

B1

تعیین کردن، یعنی مشخص کردن یا به دست آوردن یک نتیجه یا حالت خاص بر پایه داده‌ها یا اطلاعات، عموماً در زمینه‌های علمی یا مدیریتی کاربرد دارد.

To establish exactly by calculation or research; to come to a decision about something.

example
معنی(example):

دانشمند نتیجه آزمایش را تعیین می‌کند.

مثال:

The scientist determines the outcome of the experiment.

معنی(example):

او برنامه خود را بر اساس اولویت‌هایش تعیین می‌کند.

مثال:

She determines her schedule based on her priorities.

معنی فارسی کلمه determines/determines

:

تعیین کردن، یعنی مشخص کردن یا به دست آوردن یک نتیجه یا حالت خاص بر پایه داده‌ها یا اطلاعات، عموماً در زمینه‌های علمی یا مدیریتی کاربرد دارد.