معنی فارسی deterrent

B2 /dɪˈtɛɹənt/

بازدارنده به معنای چیزی است که باعث می‌شود فرد از اقدام به عملی خاص خودداری کند.

Something that discourages or is intended to discourage someone from doing something.

noun
معنی(noun):

Something that deters.

adjective
معنی(adjective):

Serving to deter, preventing something from happening.

example
معنی(example):

حضور پلیس به عنوان یک مانع برای جرم عمل می‌کند.

مثال:

The presence of police acts as a deterrent to crime.

معنی(example):

مجازات‌های بالاتر به عنوان یک بازدارنده در سیستم قانونی عمل می‌کنند.

مثال:

Higher penalties serve as a deterrent in the legal system.

معنی فارسی کلمه deterrent

: معنی deterrent به فارسی

بازدارنده به معنای چیزی است که باعث می‌شود فرد از اقدام به عملی خاص خودداری کند.