معنی فارسی deterrents
B1مانع به هر چیزی گفته میشود که موجب جلوگیری از یک عمل یا تصمیم میشود.
Factors or conditions that discourage certain actions or behaviors.
- noun
noun
معنی(noun):
Something that deters.
example
معنی(example):
هزینه بالای زندگی میتواند یک مانع برای انتقال به شهر باشد.
مثال:
The high cost of living can be a deterrent for moving to the city.
معنی(example):
اقدامات امنیتی افزایشیافته معمولاً به عنوان موانع سرقت در نظر گرفته میشوند.
مثال:
Increased security measures are often seen as deterrents to crime.
معنی فارسی کلمه deterrents
:
مانع به هر چیزی گفته میشود که موجب جلوگیری از یک عمل یا تصمیم میشود.