معنی فارسی detinue

B1

نگهداری، قانونی که به معنای نگه‌داشتن یا بازنگرداندن اموال متعلق به دیگری است.

A common law action for the recovery of goods that are wrongfully taken.

noun
معنی(noun):

A person or thing detained; a detainee.

معنی(noun):

A legal action to reclaim goods wrongfully detained.

example
معنی(example):

دادگاه درباره موضوع نگهداری در مورد اموال دزدیده شده تصمیم‌گیری کرد.

مثال:

The court decided on the issue of detinue regarding the stolen property.

معنی(example):

او اقدام به تنظیم دادخواستی برای بازپس‌گیری اموالش کرد.

مثال:

He filed a detinue action to recover his belongings.

معنی فارسی کلمه detinue

: معنی detinue به فارسی

نگهداری، قانونی که به معنای نگه‌داشتن یا بازنگرداندن اموال متعلق به دیگری است.