معنی فارسی detoxified
B1دتوکسیک شده، به معنای زدودن سموم از بدن، تا احساس بهتری داشته باشید.
Having been detoxified; free from toxins.
- verb
verb
معنی(verb):
To remove foreign and harmful substances from something.
example
معنی(example):
پس از برنامه، احساس دتوکسیک شده و تازه داشتم.
مثال:
After the program, I felt detoxified and refreshed.
معنی(example):
یک بدن دتوکسیک شده به طور مؤثرتری کار میکند.
مثال:
A detoxified body works more efficiently.
معنی فارسی کلمه detoxified
:
دتوکسیک شده، به معنای زدودن سموم از بدن، تا احساس بهتری داشته باشید.