معنی فارسی deucing
B2تساوی کردن، اصطلاحی در بازیها که نشاندهنده این است که هیچ بازندهای وجود ندارد و شرایط برابر است.
The situation of being equal in score, often seen in games or competitions.
- NOUN
example
معنی(example):
بازی به تساوی انجامید، بنابراین نیاز به یک بازی دوباره بود.
مثال:
The game ended in deucing, so a rematch was needed.
معنی(example):
تساوی کردن بازی را بیش از این هیجانانگیز کرده بود.
مثال:
Deucing made the match even more exciting.
معنی فارسی کلمه deucing
:
تساوی کردن، اصطلاحی در بازیها که نشاندهنده این است که هیچ بازندهای وجود ندارد و شرایط برابر است.