معنی فارسی deuteriated

B2

دوتراشیدگی به فرآیند اضافه کردن دوتریوم به مولکول‌ها برای تغییر خواص آن‌ها یا مطالعه بهتر آن‌ها اشاره دارد.

Having had one or more hydrogen atoms replaced with deuterium.

example
معنی(example):

نمونه برای مطالعه دینامیک مولکولی دوتراشیده شد.

مثال:

The sample was deuterated to study its molecular dynamics.

معنی(example):

ترکیبات دوتراشیده معمولاً در رزونانس مغناطیسی هسته‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند.

مثال:

Deuteriated compounds are often used in nuclear magnetic resonance.

معنی فارسی کلمه deuteriated

: معنی deuteriated به فارسی

دوتراشیدگی به فرآیند اضافه کردن دوتریوم به مولکول‌ها برای تغییر خواص آن‌ها یا مطالعه بهتر آن‌ها اشاره دارد.