معنی فارسی devaster

B1

ویرانگر، کسی که به هدف تخریب یا تغییر سیستم‌های ناعادلانه عمل می‌کند.

One who aims to destroy or dismantle oppressive systems.

example
معنی(example):

او می‌خواست ویرانگری برای سیستم ناعادل باشد.

مثال:

He wanted to be a devaster of the unjust system.

معنی(example):

او به عنوان ویرانگر، هدفش از بین بردن موانع برابری بود.

مثال:

As a devaster, she aimed to dismantle the barriers to equality.

معنی فارسی کلمه devaster

: معنی devaster به فارسی

ویرانگر، کسی که به هدف تخریب یا تغییر سیستم‌های ناعادلانه عمل می‌کند.