معنی فارسی devaunt
B1دیوانت، ابزاری برای برقراری توازن و عدالت در رقابتها.
A tool or method that creates balance and fairness in competitions.
- OTHER
example
معنی(example):
دیوانت رقابت را عادلانه کرد.
مثال:
The devaunt made the competition fair.
معنی(example):
با استفاده از دیوانت، آنها میتوانستند اطمینان حاصل کنند که همه شانس دارند.
مثال:
Using a devaunt, they could ensure everyone had a chance.
معنی فارسی کلمه devaunt
:
دیوانت، ابزاری برای برقراری توازن و عدالت در رقابتها.