معنی فارسی developing country

B2

کشور در حال توسعه، کشوری که هنوز به سطح بالایی از توسعه اقتصادی و اجتماعی نرسیده است.

A nation with a lower living standard, underdeveloped industrial base, and moderate to low Human Development Index.

noun
معنی(noun):

A poorer country which is seeking to expand its economy.

example
معنی(example):

یک کشور در حال توسعه معمولاً با مسائل اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند.

مثال:

A developing country often struggles with economic issues.

معنی(example):

بسیاری از سازمان‌های غیر انتفاعی برای کمک به کشورهای در حال توسعه فعالیت می‌کنند.

مثال:

Many nonprofit organizations work to help developing countries.

معنی فارسی کلمه developing country

: معنی developing country به فارسی

کشور در حال توسعه، کشوری که هنوز به سطح بالایی از توسعه اقتصادی و اجتماعی نرسیده است.