معنی فارسی devilment
B1 /ˈdɛvɪlmənt/شیطنت یا اعمال سرگرمکننده و خوشمشربانه، معمولاً شامل شوخی یا آزار رساندن.
Mischievous behavior or pranks.
- noun
noun
معنی(noun):
Devilish action or conduct; mischief.
example
معنی(example):
کودکان در باغ مشغول شیطنت بودند.
مثال:
The children were up to some devilment in the garden.
معنی(example):
شیطنتهای او معمولاً او را به دردسر میاندازد.
مثال:
His devilment often got him into trouble.
معنی فارسی کلمه devilment
:
شیطنت یا اعمال سرگرمکننده و خوشمشربانه، معمولاً شامل شوخی یا آزار رساندن.