معنی فارسی devisceration
B1داندن، عمل حذف اندامهای داخلی از یک موجود زنده است.
The process of removing the internal organs of an animal.
- NOUN
example
معنی(example):
داندن ماهی فقط چند دقیقه طول میکشد.
مثال:
The devisceration of the fish takes only a few minutes.
معنی(example):
داندن یک مرحله مهم در آمادهسازی غذا است.
مثال:
Devisceration is an important step in food preparation.
معنی فارسی کلمه devisceration
:
داندن، عمل حذف اندامهای داخلی از یک موجود زنده است.