معنی فارسی devitalize
B1خارج کردن زندگی یا انرژی از چیزی یا کسی.
To take away the vitality or energy of something or someone.
- verb
verb
معنی(verb):
To deprive of vitality; to make lifeless; to weaken.
example
معنی(example):
بیماری طولانی ممکن است انرژی او را ضعیف کند.
مثال:
The long illness might devitalize her energy.
معنی(example):
شرایط سخت زمستانی میتواند بسیاری از گیاهان را تضعیف کند.
مثال:
The harsh winter conditions can devitalize many plants.
معنی فارسی کلمه devitalize
:
خارج کردن زندگی یا انرژی از چیزی یا کسی.
