معنی فارسی devotionality
B1وضعیت یا کیفیت دلبستگی به یک نیروی بالاتر یا یک مکتب فکری.
The quality of being devoted; dedication to a higher power or belief.
- NOUN
example
معنی(example):
دلبستگی مذهبی برای حفظ یک زندگی روحانی قوی ضروری است.
مثال:
Devotionality is essential in maintaining a strong spiritual life.
معنی(example):
دلبستگی مذهبی او در مراسم روزانهاش مشهود بود.
مثال:
His devotionality was evident in his daily rituals.
معنی فارسی کلمه devotionality
:
وضعیت یا کیفیت دلبستگی به یک نیروی بالاتر یا یک مکتب فکری.