معنی فارسی devow

B1

تحول و کنار گذاشتن معانی یا عقاید قبلی به ویژه در موقعیت‌های اجتماعی و شخصی.

To formally reject or renounce a previous belief, opinion, or statement

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت به ابراز عقاید قبلی‌اش پایان دهد.

مثال:

He decided to devow his previous beliefs.

معنی(example):

او تصمیم گرفت در جلسه به اظهارات قبلی‌اش پایان دهد.

مثال:

She chose to devow her earlier statements in the meeting.

معنی فارسی کلمه devow

: معنی devow به فارسی

تحول و کنار گذاشتن معانی یا عقاید قبلی به ویژه در موقعیت‌های اجتماعی و شخصی.