معنی فارسی dewclaw
B1دِوَکلاو، یک چنگال اضافی است که در برخی از حیوانات وجود دارد و معمولاً در پاهای عقب آنها واقع شده است.
A small, extra claw found on the foot of some animals, often higher up than the main claws.
- noun
noun
معنی(noun):
A vestigial digit, hoof or claw that does not reach the ground.
example
معنی(example):
دِوَکلاو، یک چنگال کوچک روی پای بعضی از حیوانات، مانند سگها است.
مثال:
The dewclaw is a small claw on the foot of some animals, like dogs.
معنی(example):
دامپزشک دِوَکلاو سگ را در طول معاینه بررسی کرد.
مثال:
The vet checked the dog's dewclaw during the examination.
معنی فارسی کلمه dewclaw
:
دِوَکلاو، یک چنگال اضافی است که در برخی از حیوانات وجود دارد و معمولاً در پاهای عقب آنها واقع شده است.