معنی فارسی dex

B1

چالاکی، توانایی انجام کارها با دقت و مهارت.

A skill in performing tasks, especially with the hands.

noun
معنی(noun):

An order or factor of ten.

example
معنی(example):

Dex فرم کوتاه رایجی برای چالاکی است.

مثال:

Dex is a common short form for dexterity.

معنی(example):

او در نواختن پیانو چالاکی زیادی را نشان داد.

مثال:

He displayed great dex in playing the piano.

معنی فارسی کلمه dex

: معنی dex به فارسی

چالاکی، توانایی انجام کارها با دقت و مهارت.