معنی فارسی dextrally
B1به طور راستدست یا به سمت راست، معمولاً در زمینه تواناییهای حرکتی اشاره دارد.
In a manner favoring the right hand; typically refers to motor skills.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در استفاده از دست راست چالش داشت و ترجیح میداد برای همه چیز از دست راستش استفاده کند.
مثال:
He was dextrally challenged, preferring to use his right hand for everything.
معنی(example):
دانشآموزان راستدست در کارهایی که نیاز به حرکات ظریف دارند، برتری داشتند.
مثال:
The dextrally inclined students excelled in tasks requiring fine movements.
معنی فارسی کلمه dextrally
:
به طور راستدست یا به سمت راست، معمولاً در زمینه تواناییهای حرکتی اشاره دارد.