معنی فارسی dextrogyrate
B1دکستروگیر، اصطلاحی در فیزیک برای اشاره به چرخش در جهت ساعتگرد.
To rotate or spin in a clockwise direction.
- VERB
example
معنی(example):
سیاره به سمت راست دکستروگیر میکند و میچرخد.
مثال:
The planet dextrogyrate, spinning to the right.
معنی(example):
در فیزیک، اشیاء تحت شرایط خاص میتوانند دکستروگیر شوند.
مثال:
In physics, objects can dextrogyrate under certain conditions.
معنی فارسی کلمه dextrogyrate
:
دکستروگیر، اصطلاحی در فیزیک برای اشاره به چرخش در جهت ساعتگرد.