معنی فارسی dhoby

B1

استاد شستشوی لباس‌ها، عموماً در مناطق محلی.

A skilled person who performs laundry services.

example
معنی(example):

همسایه‌ام یک دله‌شوی ماهر است.

مثال:

My neighbor is a skilled dhoby.

معنی(example):

او شغل دله‌شویی را از پدرش یاد گرفت.

مثال:

He learned the trade of dhoby from his father.

معنی فارسی کلمه dhoby

: معنی dhoby به فارسی

استاد شستشوی لباس‌ها، عموماً در مناطق محلی.