معنی فارسی diagnoseable
B1قابل تشخیص به معنای این است که یک مشکل یا آسیب میتواند به وضوح شناسایی شود.
Able to be diagnosed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مشکل به راحتی توسط یک تکنسین واجد شرایط قابل تشخیص است.
مثال:
This issue is easily diagnoseable by a qualified technician.
معنی(example):
او پس از بررسی دقیق، مشکل را قابل تشخیص یافت.
مثال:
He found the problem to be diagnoseable after thorough examination.
معنی فارسی کلمه diagnoseable
:
قابل تشخیص به معنای این است که یک مشکل یا آسیب میتواند به وضوح شناسایی شود.