معنی فارسی diakinesis
C1دیاکینز، مرحله‌ای از تقسیم سلولی که در آن کروموزوم‌ها به وضوح قابل مشاهده می‌شوند.
The final stage of prophase in meiosis characterized by the condensing of chromosomes.
- noun
noun
معنی(noun):
The last stage of prophase, in which the nucleolus and nuclear envelope disappear, spindle fibers form, and the chromosomes shorten in preparation for metaphase.
example
معنی(example):
در طول دیاکینز، کروموزوم‌ها تحت میکروسکوپ قابل مشاهده می‌شوند.
مثال:
During diakinesis, the chromosomes become visible under a microscope.
معنی(example):
دیاکینز یک مرحله در میوز است.
مثال:
Diakinesis is a stage in meiosis.
معنی فارسی کلمه diakinesis
:
دیاکینز، مرحله‌ای از تقسیم سلولی که در آن کروموزوم‌ها به وضوح قابل مشاهده می‌شوند.
