معنی فارسی dialectologist
C1گویششناس به فردی اطلاق میشود که به مطالعه و پژوهش در مورد گویشها و لهجههای مختلف یک زبان و روابط اجتماعی و فرهنگی آن میپردازد.
A specialist in the study of dialects.
- NOUN
example
معنی(example):
یک گویششناس به بررسی تنوع زبان در مناطق مختلف میپردازد.
مثال:
A dialectologist studies the variations of language in different regions.
معنی(example):
کار یک گویششناس به حفظ زبانهای در حال انقراض کمک میکند.
مثال:
The work of a dialectologist helps preserve endangered languages.
معنی فارسی کلمه dialectologist
:
گویششناس به فردی اطلاق میشود که به مطالعه و پژوهش در مورد گویشها و لهجههای مختلف یک زبان و روابط اجتماعی و فرهنگی آن میپردازد.