معنی فارسی diamondwise

B1

به گونه‌ای که از درخشش و کیفیت الماس الهام می‌گیرد.

In a manner that reflects the clarity or brilliance associated with diamonds.

example
معنی(example):

او به صورت الماس‌وار عمل کرد وقتی در سنگ‌های قیمتی سرمایه‌گذاری کرد.

مثال:

He acted diamondwise when investing in gemstones.

معنی(example):

او به مشکلات به صورت الماس‌وار نزدیک می‌شود و همه جوانب را در نظر می‌گیرد.

مثال:

She approaches problems diamondwise, considering all angles.

معنی فارسی کلمه diamondwise

: معنی diamondwise به فارسی

به گونه‌ای که از درخشش و کیفیت الماس الهام می‌گیرد.