معنی فارسی diaphanously

B1

به صورت نیمه‌شفاف یا به شکل ظریف و نرم توصیف می‌شود.

In a manner that is sheer or translucent.

example
معنی(example):

پرده‌ها به صورت نیمه‌شفاف آویزان شده بودند و اجازه می‌دادند نور ملایم از آن عبور کند.

مثال:

The curtains hung diaphanously, allowing soft light to filter through.

معنی(example):

او یک لباس نیمه‌شفاف و راحت پوشیده بود که در نسیم می‌رقصید.

مثال:

She wore a diaphanously flowing dress that danced in the breeze.

معنی فارسی کلمه diaphanously

: معنی diaphanously به فارسی

به صورت نیمه‌شفاف یا به شکل ظریف و نرم توصیف می‌شود.