معنی فارسی diaphany
B1شفافیت به وضعیت یا کیفیت الگو یا تصویر شفاف و قابل دیدن اشاره دارد.
The quality or state of being diaphanous.
- NOUN
example
معنی(example):
شفافیت آب در دریاچه جالب بود.
مثال:
The diaphany of the water was captivating at the lake.
معنی(example):
هنرمندان اغلب به دنبال شفافیت در نقاشیهای خود برای ایجاد اثر منحصر به فرد هستند.
مثال:
Artists often seek diaphany in their paintings for a unique effect.
معنی فارسی کلمه diaphany
:
شفافیت به وضعیت یا کیفیت الگو یا تصویر شفاف و قابل دیدن اشاره دارد.