معنی فارسی diapnotic
B1دیپنوتیک به وضعیتی اشارات دارد که تنفس به شدت متاثر و تحت فشار است.
Describing a state characterized by significantly affected or strained breathing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علائم دیپنوتیک مشاهده شده در طول معاینه نگرانکننده بود.
مثال:
The diapnotic signs observed during the exam were alarming.
معنی(example):
وضعیت دیپنوتیک به توجه فوری پزشکی نیاز دارد.
مثال:
A diapnotic state requires immediate medical attention.
معنی فارسی کلمه diapnotic
:
دیپنوتیک به وضعیتی اشارات دارد که تنفس به شدت متاثر و تحت فشار است.