معنی فارسی diapositive
B1دیاپوزیتیو، یک تصویر شفاف که به طور معمول برای نمایش در پروژکتورهای خاص طراحی شده است.
A transparent slide containing images intended to be projected onto a screen.
- noun
noun
معنی(noun):
Slide (used with a projector for projecting images)
example
معنی(example):
ما از دیاپوزیتیو برای نمایش عکس‌های خود استفاده کردیم.
مثال:
We used a diapositive to display our photographs.
معنی(example):
دیاپوزیتیو بر روی صفحه برای تماشاگران نمایش داده شد.
مثال:
The diapositive was projected onto the screen for the audience.
معنی فارسی کلمه diapositive
:
دیاپوزیتیو، یک تصویر شفاف که به طور معمول برای نمایش در پروژکتورهای خاص طراحی شده است.
