معنی فارسی diarrhoeic

B1

حالت یا علامت‌هایی که به اسهال اشاره دارند.

Pertaining to or affecting diarrhea.

example
معنی(example):

بیمار از وضعیتی اسهالی رنج می‌برد.

مثال:

The patient was suffering from a diarrhoeic condition.

معنی(example):

علائم اسهالی ممکن است به کم آبی بدن منجر شود.

مثال:

Diarrhoeic symptoms can lead to dehydration.

معنی فارسی کلمه diarrhoeic

: معنی diarrhoeic به فارسی

حالت یا علامت‌هایی که به اسهال اشاره دارند.