معنی فارسی diaskeuasis
B1دیاسکیواس، به معنای فرآیند آمادهسازی و ترتیب دادن یک چیز است.
The process of preparing or arranging systems or elements.
- OTHER
example
معنی(example):
دیاسکیواس یک اصطلاح برای فرآیند آمادهسازی است.
مثال:
Diaskeuasis is the term used for the process of preparation.
معنی(example):
آمادهسازی پروژه بیشتر از آنچه که انتظار میرفت طول کشید.
مثال:
The diaskeuasis of the project took longer than expected.
معنی فارسی کلمه diaskeuasis
:
دیاسکیواس، به معنای فرآیند آمادهسازی و ترتیب دادن یک چیز است.