معنی فارسی diastereomer

B1

نوعی ایزومر که غیرمعکوس بودنش باعث تفاوت در ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی می‌شود.

An isomer that is not a mirror image of another and differs in shape.

example
معنی(example):

یک دیستره‌ومر در ترتیب فضایی نسبت به دیگر دیستره‌ومرها تفاوت دارد.

مثال:

A diastereomer differs from another diastereomer in spatial arrangement.

معنی(example):

شناسایی دیستره‌ومرها در استریوشیمی بسیار مهم است.

مثال:

Identifying diastereomers is crucial in stereochemistry.

معنی فارسی کلمه diastereomer

: معنی diastereomer به فارسی

نوعی ایزومر که غیرمعکوس بودنش باعث تفاوت در ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی می‌شود.