معنی فارسی diatomite

B2

دیاتومیت، ماده‌ای حاصل از فسیل‌های دیاتوم‌ها که در صنایع مختلف به کار می‌رود.

A sedimentary rock composed mainly of the fossilized remains of diatoms, used in various applications.

noun
معنی(noun):

A fine, powdery earth formed from the skeletons of diatoms

example
معنی(example):

دیاتومیت در فیلترها و همچنین به عنوان یک ساینده ملایم استفاده می‌شود.

مثال:

Diatomite is used in filters and as a mild abrasive.

معنی(example):

صنعت ساخت و ساز از دیاتومیت برای مواد عایق استفاده می‌کند.

مثال:

The construction industry uses diatomite for insulation materials.

معنی فارسی کلمه diatomite

: معنی diatomite به فارسی

دیاتومیت، ماده‌ای حاصل از فسیل‌های دیاتوم‌ها که در صنایع مختلف به کار می‌رود.