معنی فارسی dicaryophyte
B2دیکاریوفیت، نوعی قارچ که در آن مرحله دیکاریوفاز، دو هسته در یک سلول وجود دارد و بهطور خاص در تولید مثل خود ویژگیهای خاصی دارد.
A type of fungus that undergoes a specific reproductive and developmental cycle involving a dikaryotic stage.
- NOUN
example
معنی(example):
یک دیکاریوفیت نوعی قارچ است که استراتژی تولید مثل منحصر به فردی دارد.
مثال:
A dicaryophyte is a type of fungus with a unique reproductive strategy.
معنی(example):
دیکاریوفیتها نقش مهمی در اکوسیستمهای خود ایفا میکنند.
مثال:
Dicaryophytes play an important role in their ecosystems.
معنی فارسی کلمه dicaryophyte
:
دیکاریوفیت، نوعی قارچ که در آن مرحله دیکاریوفاز، دو هسته در یک سلول وجود دارد و بهطور خاص در تولید مثل خود ویژگیهای خاصی دارد.