معنی فارسی dichotomal
B1دیکوتومال، به دو دسته مجزا و متضاد تقسیمبندی میشود.
Divided into two distinct and mutually exclusive categories.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دستهبندی دیکوتومال به سادهسازی دادهها کمک کرد.
مثال:
The dichotomal classification helped simplify the data.
معنی(example):
او رویکرد دیکوتومال را برای تصمیمگیری ترجیح میداد.
مثال:
He preferred a dichotomal approach to decision-making.
معنی فارسی کلمه dichotomal
:
دیکوتومال، به دو دسته مجزا و متضاد تقسیمبندی میشود.