معنی فارسی dichromatic
B1دیکرومیک به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک فرد یا موجود تنها دو رنگ را تشخیص میدهد.
Relating to or characterized by the perception of two colors.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بینایی دیکرومیک برای برخی از حیوانات در محیط آنها میتواند یک مزیت باشد.
مثال:
Dichromatic vision can be an advantage for some animals in their environment.
معنی(example):
برخی از گلها با استفاده از الگوهای رنگی خاص، گردهافشانان دیکرومیک را جذب میکنند.
مثال:
Some flowers attract dichromatic pollinators by using specific color patterns.
معنی فارسی کلمه dichromatic
:
دیکرومیک به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک فرد یا موجود تنها دو رنگ را تشخیص میدهد.