معنی فارسی diclinies
B1پدیدهای مرتبط با گیاهان که در آن دو نوع ساختار تولید مثل متفاوت وجود دارد.
The existence of different reproductive forms within plants.
- NOUN
example
معنی(example):
دیکلینیها میتوانند گاهی به تنوع ژنتیکی در گیاهان منجر شوند.
مثال:
Diclinies can sometimes lead to genetic diversity in plants.
معنی(example):
تحقیقات نشان میدهد که دیکلینیها به سازگاری کمک میکنند.
مثال:
Research shows that diclinies contribute to adaptability.
معنی فارسی کلمه diclinies
:
پدیدهای مرتبط با گیاهان که در آن دو نوع ساختار تولید مثل متفاوت وجود دارد.