معنی فارسی dictionarian

B2

دیکشنر، شخصی که دیکشنری را تهیه می‌کند یا به زبان و استفاده از واژه‌ها می‌پردازد.

A person who compiles or studies dictionaries; a linguist.

example
معنی(example):

دیکشنر به هزاران واژه تعاریف ارائه داد.

مثال:

The dictionarian provided definitions for thousands of words.

معنی(example):

به عنوان یک دیکشنر، او بر زبان و استفاده از واژه‌ها تمرکز کرد.

مثال:

As a dictionarian, he focused on language and word usage.

معنی فارسی کلمه dictionarian

: معنی dictionarian به فارسی

دیکشنر، شخصی که دیکشنری را تهیه می‌کند یا به زبان و استفاده از واژه‌ها می‌پردازد.