معنی فارسی dictionaries attack
B1یک رویداد یا فعالیت گروهی که در آن فرد یا گروهی به طور هدفمند به یادگیری کلمات از دیکشنری میپردازند.
A coordinated effort to learn vocabulary by referencing dictionaries intensively.
- OTHER
example
معنی(example):
تیم یک حمله دیکشنری برای بهبود دایره لغات ترتیب داد.
مثال:
The team organized a dictionaries attack to improve vocabulary.
معنی(example):
حمله دیکشنری یک روش سرگرمکننده برای یادگیری کلمات جدید بود.
مثال:
The dictionaries attack was a fun way to learn new words.
معنی فارسی کلمه dictionaries attack
:
یک رویداد یا فعالیت گروهی که در آن فرد یا گروهی به طور هدفمند به یادگیری کلمات از دیکشنری میپردازند.