معنی فارسی didactician
B2کسی که به مطالعه و توسعه شیوههای آموزشی مشغول است.
An expert in the art or science of teaching; an educator.
- NOUN
example
معنی(example):
یک معلمپژوه بر روی روشها و شیوههای آموزش تمرکز میکند.
مثال:
A didactician focuses on the methods and practices of teaching.
معنی(example):
به عنوان یک معلمپژوه، او کتابهایی در مورد استراتژیهای آموزشی مؤثر نوشت.
مثال:
As a didactician, she wrote books on effective teaching strategies.
معنی فارسی کلمه didactician
:
کسی که به مطالعه و توسعه شیوههای آموزشی مشغول است.