معنی فارسی diddlums
B1کلمهای غیررسمی و بازیگوشانه برای ابراز حالت جالب یا ناز و ملوس.
A playful, informal term used to express a cute or whimsical state.
- OTHER
example
معنی(example):
نوزاد وقتی خوابش میآمد صدای دیدلومز از خودش درآورد.
مثال:
The baby made a diddlums sound when she was sleepy.
معنی(example):
او از اصطلاح دیدلومز برای توصیف حالت بازیگوشش استفاده کرد.
مثال:
He used the term diddlums to describe his playful mood.
معنی فارسی کلمه diddlums
:
کلمهای غیررسمی و بازیگوشانه برای ابراز حالت جالب یا ناز و ملوس.