معنی فارسی die in harness
B1در حین انجام کار مردن، به معنای از دست دادن جان در حین فعالیت کاری.
To die while still actively engaged in work or duty.
- OTHER
example
معنی(example):
او به این معروف بود که در حین کار میمیرد و تا آخرین لحظه کار میکند.
مثال:
He was known to die in harness, working until the very end.
معنی(example):
بسیاری از کارگران امیدوارند در حین کار بمیرند و تا آخرین لحظه فعال و درگیر باشند.
مثال:
Many workers hope to die in harness, active and engaged until the last moment.
معنی فارسی کلمه die in harness
:
در حین انجام کار مردن، به معنای از دست دادن جان در حین فعالیت کاری.